
معمولا هر قطعه موسیقی استاندارد و معقول، دارای اجزای اورتور، ورسها، بریج، ترجیع، میدتور و پایان بندی است. البته که این فرمول قابل تغییر است و اساس خاصی ندارد و بارها دیدهایم که قطعات بدون اورتور یا با ترجیع شروع میشوند یا فرمتی متفاوت دارند اما در دهه اخیر این روند دستخوش تغییراتی شده است. این تغییرات بیش از اینکه خلاقانه و حساب شده باشد، از روی بیاهمیت جلوه دادن پارامترهای یک قطعه موسیقی است.
اگر به قطعات منتشر شده در مارکت موسیقی نگاه کنید، متوجه خواهید شد اورتور در بسیاری از قطعات از بین رفته است. اورتور را باید معرف، نشان و هویت یک اثر دانست. در قطعات موسیقی قدیمی، اورتور نقش مهمی را ایفا میکرد و باعث میشد شنونده با شنیدن آن برای لذت بردن از ادامه آن موزیک انگیزه داشته باشد.
میدتور که به ملودی بیکلام میانه قطعه گفته میشود نیز یکی از نقاط کلیدی هر قطعه و اتفاقا نشان دهنده عمق مهارت و ذوق سازنده اثر است.
یکی از دلایلی که باعث از بین رفتن اورتور و میدتور شده این است که سازنده ملودی فقط روی ترانه، آهنگ میسازد و ساخت این دو بخش بر عهده تنظیمکننده قرار میگیرد. تنظیمکننده نیز بیشتر از اینکه ملودی ساز باشد، سازبندی و هارمونی کار را در نظر میگیرد، بنابراین انگار یک قطعه همزمان دو آهنگساز دارد!
در پایان باید اشاره کرد امروزه با توجه به پایین آمدن زمان یک قطعه، اورتور و میدتور تحت الشعاع قرار گرفتهاند اما اتفاقاً هنرِ آهنگساز در این بخش است که در زمانی هر چند کوتاه با ساخت این دو بخش هویت و شاخصه اثر را مشخص کند.