«همایون شجریان»؛ هنرمند بزرگی است، میراثِ استاد شجریان، خسرو آواز ایران. «همایون» آثار فاخر و ماندگاری را با همراهی بهترین موزیسینها، ضمیمه موسیقی ایران کرده و همواره ازحواشی و شوآف به دور بوده است.
اما در روزهای اخیر و پس از حذف عکسهای مشترک همایون و دولتشاهی از پیج یکدیگر ( عکسی که این دو، زمستان سال گذشته درکنار یکدیگر منتشر کردند ) و البته پست روز گذشتهی «شجریان»، شایعات ناراحتکنندهای گریبان او را گرفته است.
فارغ از اینکه این داستان شخصی چقدر میتواند به واقعیت نزدیک باشد، یک مسئله بسیار مهم ذهن مخاطبان را درگیر کرده؛ «همایون شجریان» چرا باید همچین نوشتهای را آن هم با آن ادبیات محاورهای و دور از انتظار که حتی ایموجی استفاده شده و در ذوق میزند را منتشر کند؟! آیا راهکار بهتری برای انکار این داستان وجود نداشت؟!
درست است که فشارهای زیادی در روزهای اخیر روی «همایون شجریان» بوده اما باید گفت که مخاطبان این هنرمند، توقع رفتار عمیق و خردمندانهای را همیشه از او دارند!
«همایون شجریان» در سالهای اخیر و فارغ از کنسرتهای موفقش (البته بیشتر در خارج از ایران) موفق به خلق آلبومها و قطعات ماندگاری نشده و در مسائل روز اجتماعی ایران نیز مانند پدرش آنچنان قاطع، استوار و کنار مردم نبوده است.
«همایون»؛ فرزند مهمترین آوازخوان موسیقی ایران است، همانطور که نام استاد «محمدرضا شجریان» از همان دوران کودکی شرایط را برای رشد و شهرت او فراهم کرد، به همان میزان نیز مردم ایران از او توقع دارند که مانند مَنش و مسلک پدرش رفتار کند و این قیاسی است که راه گریزی ندارد.
استاد شجریان درست در زمانی که همسن همایون شجریانِ ۵۰ ساله بود (یعنی اواخر دهه شصت)، بهترین آثار موسیقایی عمرش را خلق کرد و در اوج محبوبیت و آمادگی به سر میبرد.
در آخر چیزی که میتوان گفت این است که مخاطبان موسیقی ایران انتظارات بسیار بالا و البته بجایی از «همایون شجریان» دارند. آنها دوست دارند او راه پدرش را پیش بگیرد و مانند او تا لحظه آخر، شخصیتی عمیق و فرهیخته را شاهد باشند. گرچه ممکن است کمی هم دیر شده باشد.